پیمانه
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۵ ب.ظ
مسعود رضایی بیاره
میکده
آیینــه تر از آینــــه بـــودیـــم ، شکستیم
مستانه تـــر از بـــاد
سحرگـاه ، نشستیم
با عشق بگوئید در این کوچهی بُن بست
آن فرصت پیش آمـــده
و رفتـه ز دستیم
ای توبـــهی دوشینه بیا دیده به هــم نـِه
انگار که عهـــدی نـه
ببستیم و گسستیم
تا هست مــی و میکــــده ای ساقی بـاقی
غیر از تو نخواهیـم و بجز مـی نپرستیم
تــا هستم و هستی سر پیمانــــه سلامت
انـــگار نبودیــم و نـه انــگار که هستیم
- ۹۶/۰۱/۱۹